سنگ صبور
برای شمعدانی خالی چگونه می شود قصه ی سوختن را گفت؟! این ثانیه ها ، این ساعت ها، این روزها هستند که از جلوی چشمان من می گذرند
و مرا به دست پاییز می سپرند
اما تو نیستی، نمی آیی و من همسایه ی انتظارت شده ام...
نوشته شده در پنج شنبه 86/3/31ساعت
11:38 صبح توسط دنیا .ف نظرات ( ) | |
پیچک دات نت قالب جدید وبلاگ |